ن والقلم و ما يسطرون

قسم به قلم ، قسم به آنچه كه مي نگارد . سلام بر قلم ، سلام بر نوشتن ، نوشتني كه تحول آفرين است ، تحولي در راستاي تعالي و تكامل انسان ، اقراء ،بخوان ، سلام بر خواندن ، خواندني كه منشأ شعور و آگاهي بخش حيات بشريست ، چه زيباست آواي دلنشين و روح بخش خواندن ، چه با شكوه است قلم فرسائين ، قلم به دست گرفتن و نگاشتن ، به جرأت ميتوان گفت قلم بالاتر از خون شهيد است ، چرا كه اگر قلم نبود بيمه شدن اسلام با نثار خون سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و ديگر ياران باوفايش نگاشته نمي شد و ما دين و مذهب خود را نمي توانستيم به نسل هاي بعدي خود انتقال دهيم . و اگر قلم نبود آيه آيه ي كلام الله مجيد كه توسط خداوند يكتا به حضرت محمد مصطفي(ص) وحي شد به دست مبارك ايشان نگاشته نمي شد و ما مسلمانان بدون شناسنامه ، هادي و راهنما مي مانيم . و به همين خاطر است كــه خــالــق تـمـام هسـتي ســوره ايي از قــرآن را به نا م قـلـم ثـبـت نـمود و مي فرمايد « ن والقلم و مايسطرون » « قسلم به قلم و آنچه كه مي نگارد » پس ما اهل قلم ، چه آنهائي كه روزنامه نگارند و نظرات و انتقادات مردم را بــه مسئولين و همچنين عـملكرد دولت كريمه ي جمهوري اسلامي را بـه مردم منتقل مي كنند و چه آنهائيكه نمايشنامه نويس ، فيلمنامه نويس ، قصه و داستان نويس ، شاعر و كليه ي فرهيخته گان و عزيزاني كه قلم فرسائي مي كنند ، بايد بدانند و بدانيم كه در راه رضاي خدا و مردم بنويسم تا عذاب وجدان نداشته باشيم .

نحوه ي تأسيس كانون خبرنگاران شوش :

قــبـل از ســال 1377 يعني 7 ســالِ پيش ، روزنــامه هــاي « اطـلاعــات » ، « كــيــهـان » ، « همشهري » و « كاروكارگر »  تنها روزنامه هايي بودند كه در شهرستان شوش نمايندگان و خبرنگاراني را داشتند كه اخبار و رويداهها را در نشريات مذكور منعكس مي كردند و تنها دو كيوسك و يك مكان فروش مطبوعات در شهرشوش  حضور داشتند كه در سه منطقه ي نزديك به هم خوانندگانِ مطبوعات را از مناطق شمال و جنوب شهر به سوي خود مي كشاندند و بارها مشاهده مي شد كه صف هاي طويلي براي تهيه ي روزنامه ي مورد نظرتوسطِ خوانندگان ، ساعاتي قبل از رسيدن نشريات تشكيل مي گرديد . از طرفي ديگر نمايندگان و خبرنگاران نه از جانب سرپرستي نشريات در مركز استان حمايت مالي مي شدند و نه از  سوي مسئولين ادارات شهرستان شوش ( هر چند هم اكنون نيز كسي از آنها حمايت نمي كند )و تنها چيزي كه آنان را وادار به انعكاس اخبار و ريدادها مي كرد عشق و علاقه نسبت بــه شهرخــود بوده كه  بـا هزينه ايي كه متحمل مي شدند  اين كار را انجام مي دادند .

تا اينكه از سال 1377  عباس كرم الهي نماينده و خبرنگار روزنامه كاروكارگر ،  علي دهان نماينده و خبرنگار مؤسسه ي اطلاعات در شوش ، عليرضا سيلاني نماينده و خبرنگار مؤسسه ي كيهان در شوش ، سيد محمد موسوي نماينده و خبرنگار مؤسسه ي كيهان و اطلاعات در هفت تپه ، جهانگير پارسا خبرنگار هفته نامه ي فجر ( كارون امروز ) و زنده ياد اصغر شريفي خبرنگار نشريات ورزشي با رئيس وقت اداره ي فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان هيئت امناي انتصابي و به منظور ساماندهي خبرنگاران جلساتي را تشكيل دادند و سرانجام اولين مجمع عمومي كانون خبرنگاران شوش به صورت غير رسمي تشكيل گرديد وهمان هيئت امناي انتصابي برگزيده شدند و عباس كرم الهي نيز به عنوان رئيس كانون انتخاب گرديد و از همان لحظه   فعاليت كانون آغاز گرديد .

تشكيل غرفه ي شوش در آئينه ي مطبوعات در دهه ي مبارك فجر ـ انعكاس به موقع و به روز اخبار و رويداد شهرستان در مطبوعات ، تشكيل اكيپ هاي خبري در تعطيلات نوروزي و نظر سنجي از زائيرين اماكن متبركه و مهمانان نوروزي به منظور مشكلات شوش از ديدگاه آنها و ... از جمله فعاليت هاي كانون خبرنگاران در دوره اول بود .

در پست هاي بعد دوره به دوره هم نحوي انتخابات را توضيح خواهيم داد و هم مختصري از عملكرد كانون را خواهيم گفت